رفته ز دست

ساخت وبلاگ

هیچ چیز جلودارت نبود در اتاق‌ات می‌نشستی و به شهر خیره می‌شدی و مشغول مردن‌ات بودی. یاد...
ما را در سایت یاد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zevina بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 1:29